نوحه رمضان

شیعه شد ماه رمضان قتل شاهنشاه دین
بزنید بر سر زبهر مرشد روح الامین

که زشمشیر جفا سرور دین را کشتند
مرتضی مرشد جبریل امین را کشتند

از فلک ناله و آوای جلی میشنوم
وز ملائک خبر قتل علی میشنوم

چونکه از ضربت بن ملجم مردود دغا
غرق اندر یم خون فرق علی شیر خدا
---------------

شیعیان وقت عزاست
ماتم شیر خداست
ازجفای ابن ملجم فرق حیدر دوجاست
شد غرق در خون

شد به مسجد روان
خسرو کون و مکان
بود هردم در مناجات و دعا و اذان
شدغرق درخون

از جفاکاری کین
شد بپا آن لعین
ضربتی زد چون به فرق حید سلطان دین
شد غرق در خون

جبرئیل در سما
کرد به عالم ندا
شد شهید از تیغ کین علی شیرخدا
شد غرق در خون

---------

شیعیان از نو بزنید برسر
خون ببارید از دیدگان تر
درعزای مرتضی جن و ملک گریه کنان
شور و غوغا شد بپا اندر زمین وآسمان

اندر عزای شاه ولایت
زهرا به جنت افغان نماید

شبیر وشبیر اندر فغانند
بهر باب خود زار و نالانند

گریان و نالان زینب مضطر
از بهر بابش می زند بر سر

جن و ملک در افغان و زاری
افلاکیان گرم سوگواری

--------
ای شیعه زنو زن بر سینه وبر سر واویلا
در قتل شه دین آن ساقی کوثر واویلا
چون ضربت شمشیر بر تارک حیدر واویلا
از خون جبینش محراب دعا تر واویلا
شد غرقه در خون داماد پیمبر 2

بن ملجم ملعون با چشم پر آذر واویلا
با قلب پر از کین از حیدر صفدر
بنشسته به کنجی روباه ستمگر
تا میر عرب کی بر سجده برد سر
از خون شریفش سجاده معطر

چون حال پدر دید سالار شهیدان واویلا
فریاد زدل زد سردار غریبان واویلا
هم اخت و اخو هم جمله عزیزان واویلا
بر بستر بابا ، بابای یتیمان واویلا
در بستر پر خون آن لاله شناور

زینب به ندا گفت ای باب غضنفر
ای قاتل کفار ای یار پیمبر
بر کنده زجا دز از قلعه خیبر
طومار پلیدان پیچیده سراسر
بشنو غم دل را ، از دختر حیدر 2

--------------------
شیعه بزن بر سینه و بر سر
شد کشته حید یار پیغمبر

امشب دگر بانگش نمی آید
از مادنه صوت مناجاتش نمی آید
فرزند نالان را دگر بابش نمی آید
خاموش گردیده چراغ عمر آن رهبر

شیعه بدان شد ماتم عظمی
خاکم به سر چون کشته شد مولا
محزون و غمگین عالم بالا
اندر عزای سید و سرور

شام عزای شیر مردان است
در خاک و خون افتاده غلطان است
خاموش امشب روح ایمان است
اند عزایش ناله ها کن سر

ناله کن ای دل در عزای او
گریه کن ای دیدیه برای او
گردیده غوغا در سرای او
خون میچکد بر صورتش از سر
-------------

محراب مسجد گلگون از خون علی شیر خداست
آه و فغان و واویلا در ارض و هم در سماست
شیعیان بر سر بزنید غرقه به خون سجاده و هم سجده گاست

زافلاکیان در سما شورشی برپا شده
بهر علی هنگامه ای در ملا اعلا شده
شال عزا در گردن آدم و حوا شده
جنتیان اندر سما زین ماتم عظمی شده

راس پدر [ را ] لاله گون چون زینب محزون بدید
از خون سرش پیکرش یکسره گلگون بدید
شد به نوا و از غمش چون ابر بهاری گریست
زد به سر و آه و فغان از دل پ=ر خون کشید

یا الهی یا اله صاحب احسان تویی
صاحب احسانی و بخشیده عصیان تویی
یا الهی یا اله دست فتوت سوی تو
سوی تو با التجا حاکم و سبحان تویی

از: محمد فتوت
----------------
شیعه باز این چه فغان وغوغاست
وین چه شوری برپاست بلکه شد قتل علی
سر زنان جن و ملک به زاری
وین چه شوری برپاست بلکه شد قتل علی

گفت زینب به شه شهیدان
کی برادر من خاک عالم بر سرم
از جفای زاده مرادی
وین چه شوری بر پاست بلکه شد قتل علی

شه دین اندر جواب خواهر بادل پر آذر
گفت کی خواهر من
تو مکن ناله و بی قراری
وین ....

گفت زینب زچه ای برادر
در عزای بابم نزنم سینه وسر
که به خون خفته بی قراری
وین چه شوری ...


بارالها به مقام حیدر
آن شفیع محشر ناخدا رانظری
تا ننلد به فغان و زاری
وین چه شوری برپاست بلکه شد قتل علی

------------------

قتل شاهنشه کون ومکان است
یا عزای شه عالمیان است
کشته شد سالار دین شاهنشه دوران آخ واویلا

ضربت تیغ چو بر فرق شه آمد
جبرئیل امین در ندا آمد
لوح و کرسی یا قلم زین ماجرا حیران آخ واویلا

شیعه جور فلک بین و بیدادش
مصیبت های علی و اولادش
تا قیامت زین مصائب عقل ها حیران آخ واویلا

----------
شیعیان با شور و نوا
بر سر کنید خاک عزا
اندر عزای مرتضی
شیون بپا شد
وقت عزاشد
از نو عزاشد

بن ملجم شوم و لعین
ضربت بر شاهدین
فرق علی بنمود دوجا
شیون بپا ...

جبریل ندا کرد با فغان
اندر زمین و آسمان
کشتند علی سلطان دین
آن مرشد روح الامین
شیون بپا شد ....

در خانه حق شد شهید
از ظلم آن شوم پلید
عالم شده ماتم سرا
شیون بپا شد ...
--------------
اللیل لیل عزاست
شیون به ارض و سماست
از جفای مشرکین
تارک حیدر دوجاست

شد سوی مسجد روان
خسرو کون و مکان
بهر دعا و اذان
آه زدست خصان

ملجم شوم و دغا
فرق علی کرد دوجا
از ستم اشقیا
شورش و افغان بپاست .

--------

شیعیان از نو زنید و بر سر
خون ببارید از دیدگان تر
در ارض و سما شیون بپا شد
از بهر علی شیر خدا شد

شاه دین چون از خانه روان شد
مناجات کرد و مشغول اذان شد
در ارض و سما ...

ابن ملجم ملعون کافر
ضربتی چون زد بر فرق حیدر

در آندم جربیل اند ندا شد
صدا در گوش زینب آشنا شد
در ارض وسما ....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.