1

به حسن گریه کنم یا به حسین یا به رضا

به حسن گریه کنم یا به شهید کربلا

دختر بدر دو جا امشب سه جا دارد عزا (1)

گاهی می گوید حسن گاهی حسین گاهی رضا

گاهی می گوید حسین در سفر کرببلا

دید چون زینب محزون که زمین می لرزد

شط و دریا شده خون ماء معین می لرزد(۲)

دید زینب که سواری به حرم می آید

دیده اش پر غم و با قامت خم می آید

گفت زینب به یقین این شه و این اکبر اوست

کشته گشته زجفا اکبر و این پیکر اوست

شه دین نعش علی را بگرفت در بر زین

به در خیمه لیلا بنهادش به زمین

با دوصد آه و فغان گفت به لیلای حزین

شو تو از خیمه برون کشته فرزند ببین

گفت لیلا چقدر ناله من پیر کنم

نوجوان اکبر من بی تو چه تدبیر کنم

عاقبت گرگ اجل یوسف گل پیرهنم

برد و نگذاشت که بر وی نظری سیر کنم

1ـ این مصرع اشاره به شق القمر دارد.

2ـ بعضی ها به اشتباه این کلمه را ماه معین نوشته یا تلفظ می کنند که در اصل ماء معین درست است و اشاره دارد به آیه ی سی ام از سوره ی ملک که می فرماید:(قُل اَرَاَیتُم اِن اَصبَحَ ماوُکُم غَوراً فَمَن یَإتِیکُمٍ بِماء مَّعِینٍ)


ــ



شیعیان شد ز نو شب عزا

زینب غمزده با ناله و آه

به سر قبر حسین به نوا

شکوه می کرد ز قوم اعدا

کای برادر بنگر حال مرا

چه بگویم از این جور و جفا

آتش کین بزدند به خیمه ها

ز جفای پسر سعد دغا

در خرابه برفت از بر ما

نازدانه رقیه ز جهان

چو بدید راس پر نور تو را


ــ



دل ها بسوزد شب اربعین است

امشب به جنت فاطمه غمین است

امشب عزای شه عالمین است

آن مقتدا امام چهارمین است

وارد به کربلا شد غمین است

هر گوشه ای بانگ حسین حسین است


ــ



آمد از شام بلا زینب محزون

بر سر مرقد شاه شهیدان

شکوه ها می کرد ز قوم عدوان

کای برادر بنگر حال اسیران

در خرابه ز ستم رفت رقیه

دگر تو کربلایی با شهیدان

ولی من کار دارم با اسیران (۱)

اگر تو نوجوان دادی در این دشت

ولی بر خواهرت اقبال برگشت

گلی از گلستان تو خزان گشت

رقیه در جهان از دست من رفت


ــ



زینب زار با فغان گفت که ای برادرم

کو اکبرم کو اصغرم کو اهل بیت پدرم

برادرم برادرم وای که بی برادرم

عباس علم دارم چه شد قاسم دامادم چه شد

وعده آب داده ایم داغ به دل نهاده ایم

هر زن کشته جوانی شده است نوحه سرا

به سر قبر شهیدان همه با ناله و آه

بگرفتند بغل قبر شهیدان ز وفا

ماتم خواهرت اکنون ز نو گشت به پا

عابدین آمده از شام چو با ناله و آه

به سر قبر پدر نور دو چشم زهرا

گفت کای جان پدر بعد تو ما خوار شدیم

ز جفای پسر سعد و دگر شمر دغا

نو عروس آمده از شام چو با ناله و آه

به سر مرقد قاسم به دو صد شور و نوا


ــ



آه و واویلا عزا و ماتم شد

آه و واویلا  دل ها پر از غم شد

آه و واویلا شیون و ماتم شد

آه و واویلا ماه محرم شد

آه و واویلا شیون در عالم شد

آه و واویلا قد زینب خم شد


ــ



امشب شب عزا بود واویلا

صاحب عزا خدا بود واویلا

ای شیعیان یاری کنید واویلا

امشب عزا داری کنید واویلا

اندر عزای شاه دین واویلا

که شده کشته حسین واویلا

در سفر کرببلا و وایلا

زینب زار بی نوا واویلا

نور دو عین من چه شد واویلا

یا فاطمه بیا ببین واویلا

نعش حسینت به زمین واویلا

این زینت عرش برین واویلا

چو گل فتاده بر زمین واویلا

سکینه گفتا به فغان واویلا

کای سقای تشنه لبان واویلا

شد پیکرت غرقه به خون واویلا

لیلای زار خون جگر واویلا

برنعش اکبر زد به سر واویلا

کامی ندیدی زین سفر واویلا

رفتی شدم من خون جگر واویلا


ــ



وین عباس جوان الهاشمی

عباس علمدار فتاده بر زمین

شاه شهیدان فتاده بر زمین

قاسم داماد فتاده بر زمین

اکبر ناشاد فتاده بر زمین


ــ


یا مظلوم حسین وا حسینا

یا مظلوم غریب وا غریبا

یا مظلوم شهید وا شهیدا

یا مظلوم مظلوم وا مظلوما

یا مظلوم امام وا اماما

یا مظلوم عطشان وا عطشانا

یا مظلوم قتیل وا قتیلا


ــ



جبریل بر نعش حسین خاک بر سر می کند

جبریل بر نعش حسین ناله و افغان می کند

زینب به دشت کربلا بانگ برادر می کند

لیلا به دشت کربلا بانگ ا کبر می کند

سکینه به دشت کربلا بانگ عباس می کند


ــ



آه از دل زهرا چقدر حوصله دارد

آه از دل زینب چقدر حوصله دارد

 آه از دل لیلا چقدر حوصله دارد

آه از دل زهرا چقدر حوصله دارد

آه از دل کلثوم چقدر حوصله دارد

زیتب به سر نعش حسین زمزمه دارد

از چرخ زمانه و ستمگر گله دارد

نعشش بگذارید که تا فاطمه آید

تا مرحمی بر پیکر و زخمش بگذارد

سکینه به سر نعش پدر واهمه دارد


ـ



 نوحه ی پیش خوانی (شب تاسوعا)

امشب شب تاسوعاست واویلا

در کربلا چه غوغا صد واویلا

امشب زینب محزون واویلا

هر دم در فکر فرداست واویلا

امشب عابد بیمار واویلا

هر دم در فکر فرداست واویلا

امشب لیلای مضطر واویلا

هر دم در فکر فرداست واویلا

امشب حسین تشنه لب واویلا

هر دم در فکر فرداست واویلا

فردا عباس علمدار واویلا

هر دم در فکر فرداست واویلا

 نوحه ی پیش خوانی (شب عاشورا) 

امشب شب عاشوراست واویلا

در کربلا چه غوغا صد واویلا

امشب زینب محزون واویلا

هر دم در فکر فرداست واویلا

فردا حسین تشنه لب واویلا

بی یار و یاور می شود واویلا

فردا علی اصغرش واویلا

طعمه ی خنجر می شود واویلا

فردا علی اکبرش واویلا

در خون شناور می شود واویلا

فردا عباس علمدار واویلا

بی دست و بی سر می شود واویلا

فردا قاسم داماد واویلا

در خون شناور می شود واویلا


ــ



نوحه ی پیش خوانی (محرم)

با فغان گفتا سکینه ی زار

بر سر نعش عمویش عباس

خواهم روم به سوی شام ای عمو عباس

عمو جان کو برادرم اکبر

کز غمش لیلا می زند بر سر

کو اکبر من ای عمو عباس

تاج سر من ای عمو عباس

رفت از بر من

عمو جان کو ابن عمم قاسم

تا که بندد بر ناقه ام محمل

کو قاسم من ای عمو عباس

تاج سر من ای عمو عباس

رفت از بر من

 نوحه ی پیش خوانی (اربعین)

با فغان گفتا زینب محزون

بر سر قبر شاه مظلومان

گشتم اسیر و در به در ای برادر جان

ای برادر سلامت رساند دخترت

دراسیری شام می برند خواهرت

برادر من آه و واویلا 

تاج سر من آه و واویلا

رفت از بر من

غل به گردن بود عابد مضطرت

در اسیری شام می برند خواهرت

برادر من آه و واویلا 

تاج سر من آه و واویلا

رفت از بر من


ــ



شیعه باز این چه غوغا شده

یا مگر قتل حسین آمده

زینب خونین جگر آمد کنار قتلگاه

زد به سر گفتا که ای وای بی برادر شدم

از عطش گفتا سکینه کای برادر جان نگر

قطره ی آبی مگر با جان برابر شده

مادر قاسم نوکدخدا

با سر انگشت حنا آمده

انتظار علی اکبر ز سفر

ام لیلا سر راه آمده


ــ



ماه عزا شد شیون به پا شد

یا که حسین کشته به شمشیر جفا شد

زینب محزون با چشم گریان

شیون کنان بهر شهید کربلا شد

لیلای مضطر از بهر اکبر

شیون کنان بهر شبیه مصطفی شد


ــ



چون شب جمعه شود فاطمه با شیون و شین

آید و گریه نماید بر سر قبر حسین

چون شب جمعه شود بابش علی مرتضی

سر کنان شال عزا آید به دشت کربلا

چون شب جمعه شود ختم رسولان مصطفی

آید و گریه نماید او به دشت کربلا

چون شب جمعه شود فاطمه با شور و نوا

سر کنان خاک عزا آید به دشت کربلا


ــ



ماه محرم است دل ها پر از غم است

ماه محرم است هم عزا و ماتم است

ماه محرم است شیون در عالم است

در بزم حسین نالان حوا و آدم است

در عرش برین گریان پیغمبر خاتم است

بر سینه زنان زهرا زین عزا و ماتم است

«یا علی بیا بنگر کربلا چه محشر است

از لشکریان فریاد الله اکبر است



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.